پرش لینک ها

اثر کاهش سطح پروتئین جیره با استفاده از پیش مخلوطهاي تجاري

اثر کاهش سطح پروتئین جیره با استفاده از پیش مخلوطهاي تجاري بر عملکرد و فراسنجه هاي خونی گاوهاي شیري هلشتاین

چکیده

هدف از این آزمایش بررسی اثر پیش مخلوط هاي تجاري کنسانتره حاوي پروتئین هاي عبوري در جیره هاي کم پروتئین متوازن شده بر اساس آمینو اسیدها بر عملکرد و بازدهی نیتروژن گاوهاي شیرده هلشتاین در اواسط شیردهی بود. در این پژوهش از 24 رأس گاو شیرده هلشتاین سه شکم زایش با میانگین روزهاي شیردهی 80±10 در قالب طرح کاملاً تصادفی با 3 جیره آزمایشی و به مدت 46 روز استفاده شد. گاوها به طور تصادفی به یکی از سه جیره آزمایشی (حاوي ،5/17، 5/16  و5/15 درصد پروتئین خام) اختصاص داده شدند.

نسبت پروتئین تجزیه ناپذیر به پروتئین تجزیه پذیر در شکمبه در جیره هاي آزمایشی برابر با 37 به 63 درصد از پروتئین خام تنظیم شد. نتایج نشان داد که مصرف ماده خشک با کاهش سطح پروتئین خام جیره افزایش یافته به طوریکه تیمار 5/17 و5/15 درصد پروتئین خام اختلاف معنی داري را نشان دادند (048/0.(p= گروه دریافت کننده جیرههاي حاوي5/16 درصد پروتئین خام بیشترین شیر تصحیح شده بر اساس چربی 3/5 درصد (FCM )و شیر تصحیح شده بر اساس انرژي (ECM )را تولید کردند که نسبت به دو گروه دیگر تفاوت معنی داري را نشان داد (.  (p= 0/038 تنها تولید پروتئین (p=0/05) و بازده نیتروژن (p=0/03) شیر به طور معنی دار براي تیمار 16/5درصد پروتئین خام نسبت به گروه کنترل بیشتر بود. این مطالعه نشان داد که کاهش سطح پروتئین خام در مقایسه با مقادیر توصیه شده NRC( 2001 )و تأمین نسبت بهینه آمینو اسیدهاي محدود کننده میتواند ضمن حفظ تولید، بازدهی نیتروژن را افزایش دهد.

 

 

مقدمه

 امروزه استفاده از مواد متراکم (کنسانتره) در جیره گاوهاي شیري به دلیل افزایش پتانسیل ژنتیکی و پیشرفت سیستمهاي تغذیه اي اهمیت یافته است. براي رشد مطلوب، تولید مناسب و حفظ سلامتی حیوان، بایستی جیره غذایی متوازن باشد تا مواد مغذي مورد نیاز در دسترس حیوان قرار گیرد. بئومر (3) گزارش کرد که یکنواختی خوراك یکی از مهمترین ملاك هاي کیفیت در تولید خوراك میباشد. امروزه تغذیه پروتئین با توجه به اهمیت و نیاز آن در گاوهاي پر تولید به چالشی بزرگ تبدیل شده است. از مضرات تغذیه بالاي پروتئین میتوان به اثرات منفی بر سلامت، عملکرد تولید و تولید مثلی دام اتلاف انرژي براي دفع نیتروژن اضافی، افزایش دفع نیتروژن به محیط زیست، افزایش هزینه خوراك، افزایش سطح اوره خون و کاهش کیفیت پروتئین شیر را میتوان ذکر کرد (4)، پروتئین غیر قابل تجزیه در شکمبه میتواند تا 50 درصد پروتئین قابل سوخت و ساز حیوان نشخوار کننده را تشکیل دهد (4)، بنابراین چالش اصلی مضرات تغذیه سطوح بالاي پروتئین در ارتباط با گاوهاي پرتولید میباشد.

پژوهشگران، گزارش کردند که پاسخ گاوها به منابع پروتئین عبوري نظیر کنجاله سویاي فرآیند شده در مقایسه با جیره کنجاله سویا، سبب افزایش معنی دار در تولید شیر میشود (12). علاوه بر اهمیت کمی پروتئین عبوري در جیره ها، کیفیت آن نیز از نظر الگوي اسیدهاي آمینه مهم ست. اولین و دومین اسیدآمینه محدودکننده تولید شیر لیزین و متیونین هستند (26). بر اساس گزارش انجمن تحقیقات ملی آمریکا (19)، بهبود تأمین متیونین و لیزین از طریق جیره غذایی میتواند موجب افزایش درصد چربی شیر شود، اگرچه نتایج متفاوتی گزارش شده است. ممکن است متیونین و لیزین در ساخت چربی شیر به واسطه افزایش اسیدهاي چرب زنجیره کوتاه و متوسط یا به واسطه افزایش کیلومیکرونها و لیپوپروتئین هاي با چگالی کم نقش داشته باشند (13). به نظر میرسد با بهبود توازن آمینواسیدي فراهم شده از طریق پروتئین قابل متابولیسم جیره حتی با کاهش پروتئین خام جیره نیز میتوان سبب بهبود بازده پروتئین شد. لذا هدف از انجام این مطالعه بررسی اثر پیش مخلوط هاي تجاري حاوي پروتئین هاي عبوري بر عملکرد و بازدهی نیتروژن خوراك در گاوهاي شیري هلشتاین اوایل شیردهی می باشد.

مواد و روش ها

زمان و مکان انجام آزمایش

از 24 رأس گاو شیرده هلشتاین سه شکم زایش (میانگین وزن 50±598 کیلوگرم، میانگین روزهاي شیردهی 12±80 و میانگین تولید شیر 1/2 ± 39/34 کیلوگرم در روز) در قالب طرح کاملاً تصادفی با سه تیمار و 8 تکرار استفاده شد. این پژوهش در فاصله زمانی بهار 1396 در مجتمع تولید شیر وگوشت لبن واقع در استان تهران انجام شد. گاوهاي هر تیمار در جایگاه هاي انفرادي که هرکدام داراي آخور و آبشخور بودند، تغذیه شدند. دام ها به صورت کاملاً تصادفی به 3 گروه تقسیم شدند. در شروع آزمایش 14 روز دوره سازگاري در نظر گرفته شد و سپس آزمایش به مدت 42 روز ادامه یافت. آب به صورت آزاد در دسترس دام ها قرار گرفت. خوراك سه بار در روز به صورت  TMR¹ به دام ها ارائه شد. همچنین جیره ي TMR بر اساس 60 درصد کنسانتره و 40 درصد علوفه و تا حد اشتها در اختیار گاوها قرار گرفت. جیره هاي آزمایشی با نرم افزار آمینوکا ( Industries, Hanau , Germany  AminoCow (AC) version 3.5.2; Evonik AG ) تنظیم شد.

ترکیب جیره هاي آزما ایزوانرژیتیک بوده ولی از نظر سطح پروتئین خام، جیره شاهد حاوي 17/5 و جیره هاي 2 و 3 به ترتیب حاوي 16/5 و 15/5درصد پروتئین خام بودند. نسبت پروتئین تجزیه ناپذیر (RUP )به پروتئین تجزیه پذیر در شکمبه (RDP)در کلیه تیمارها برابر با 37 به 63 تنظیم شد. نسبت بهینه آمینواسیدهاي ضروري لیزین به متیونین با استفاده از دو پیش مخلوط تجاري ساخت شرکت سپاهان دانه پارسیان در جیره 16/5 درصد پروتئین خام 3 به 1 و در جیره حاوي 15/5 درصد پروتئین خام 2/8به 1 تنظیم شد. ترکیب مواد مغذي پیش مخلوط تجاري در جدول 1 نشان داده شده است. دو پیش مخلوط آزمایشی حاوي: مکمل هاي معدنی و ویتامینی، اکسید منیزیم، بنتونیت، بی کربنات سدیم، دي کلسیم فسفات، ذرت، سبوس گندم، نمک، کربنات کلسیم و پروتئین عبوري استفاده شد. کلیه اقلام موجود در پیش مخلوط با سیستم کاملاً اتوماتیک میکرودوزینگ وزن کشی شده و اختلاط مواد پس از میکس اولیه توسط میکرو میکسر و سپس میکس مرحله اي توسط میکسر افقی پدالی به حجم رسانده شدند. ضریب تغییرات مواد مغذي نظیر سدیم پس از اندازه گیريهاي مستمر در پیش مخلوط کمتر از 5 درصد ثبت شد. در نهایت محصول بسته بندي شده و پس از ارسال به انبار تولید کنسانتره گاوداري در تهیه جیره حاوي پیش مخلوط مورد استفاده قرار گرفتند.

جمع آوري نمونه ها و رکوردگیري

جیره ها به صورت کاملاً مخلوط ¹(TMR)و سه بار در روز پس از شیردوشی در اختیار گاوها قرار گرفت و باقیمانده خوراك به صورت روزانه از آخور جمع آوري و توزین شد و تفاوت میزان ماده خشک ریخته شده با باقیمانده خوراك مصرفی روزانه ثبت شد. نمونه گیري از خوراك به منظور تجزیه شیمیایی به صورت هفتگی انجام گرفت. گاوها سه بار در روز در ساعت هاي 6, 14 و 22 شیردوشی شدند و میزان شیر تولیدي ثبت شد. مجموع شیر تولیدي سه نوبت به عنوان شیر روزانه ثبت گردید. نمونه گیري از شیر براي تعیین ترکیبات شیر به صورت روزانه انجام گرفت. ترکیبات شیر با دستگاه میلکواسکن (مدل 78110 Minor، ساخت شرکت Foss دانمارك) تعیین شد. بازده نیتروژن براي تولید شیر (با فرض ذخیره نشدن و موبلیزاسیون نیتروژن بدنی) با تقسیم میانگین نیتروژن شیر تولیدي بر میانگین نیتروژن مصرفی براي هر گاو بر حسب درصد محاسبه گردید. نمونه گیري خون با لوله هاي خلأ هپارین دار از ورید دمی در انتهاي دوره آزمایش و 4 ساعت پس از وعده صبح از هر گاو به طور جداگانه انجام گرفت نمونه هاي خون بلافاصله بعد از نمونه گیري به آزمایشگاه ارسال شد و فراسنجه هاي خونی شامل گلوکز و BUN²پس از جداسازي پلاسما با استفاده از دستگاه اتوآنالایزر اندازه گیري شد علاوه بر این فراسنجه هایی نظیر ³NEFA  و4 BHBA 4 نیز با استفاده از کیت شرکت Randox با دستگاه الایزا در پلاسماي خون تعیین شدند.

مدل آماري:

طرح آماري مورد استفاده براي این تحقیق طرح کامل تصادفی و مدل ریاضی آن به شرح زیر بود.

مقدار هر مشاهده میانگین کل : اثر جیره خطاي آزمایشی

روشها و ابزار تجزیه و تحلیل داده ها

نتایج حاصل از آزمایش ابتدا در نرم افزار Excel دستهبندي و سپس به کمک نرم افزار SAS با رویه GLM مورد تجزیه و تحلیل آماري قرار گرفت (24) و میانگین ها با آزمون چند دامنه اي دانکن مقایسه شدند.

نتایج و بحث

 خوراك مصرفی، شیر تولیدي و بازده خوراك

نتایج مربوط به خوراك مصرفی، تولید شیر و ترکیبات آن و همچنین ضریب تبدیل تولید شیر در جدول 3 نشان داده شد. مصرف ماده خشک بین گروه کنترل و تیمار 2 اختلاف معنی داري نشان داد .(p=0/048) همانطور که مشاهده می شود تیمار 2 با (23/71 کیلوگرم ماده خشک مصرفی) به طور عددي نیز بیشترین مصرف را نسبت به سایر تیمارهاي آزمایشی داشت. با توجه به نتایج، اگرچه میانگین تولید شیر بین تیمارها اختلاف معنی دار نشان نداد، اما تیمار 1 با 40/69 کیلوگرم بیشترین) ¹FCM شیر تصحیح شده بر اساس چربی شیر (3/5 % و با 40/95 کیلوگرم بیشترین² ECM  (شیر تصحیح شده از نظر انرژي) تولیدي را نشان داد.

(P=0/038) با توجه به دادههاي موجود اختلاف بین بازده خوراك تیمارها بر اساس FCM از لحاظ آماري معنیدار نبود. اینکه چرا با کاهش سطح پروتئین خام جیره، ماده خشک مصرفی افزایش یافته است دقیقاً مشخص نیست. نتایج مربوط به اثر کاهش سطح پروتئین روي ماده خشک مصرفی متفاوت است. لئوناردي و همکاران (15) با کاهش سطح پروتئین جیره اثري بر ماده خشک مصرفی مشاهده نکردند.

به نظر میرسد وجود این تفاوت ها در مصرف ماده خشک به طول مدت آزمایش مربوط باشد که با افزایش طول دوره این اثر کاهش مییابد. همچنین در مطالعه دیگر افزایش سطح پروتئین جیره تاثیري بر ماده خشک مصرفی نداشت (14). بعضی پژوهش ها گزارش کرده اند که تأمین اسیدهاي آمینه محدود کننده میتواند سبب تحریک مصرف ماده خشک شود (29). از طرفی نیز گزارش شده است که با متوازن کردن جیره از نظر اسیدهاي آمینه ماده خشک مصرفی افزایش می یابد (29). همچنین برخی محققان با کاهش سطح پروتئین جیره همراه با افزایش فراهمی آمینوسیدهاي ضروري در پروتئین قابل متابولیسم شاهد افزایش مصرف ماده خشک و شیر تولیدي بوده اند (1،20). نیکولز و همکاران (18) هنگام مکمل سازي کنجاله سویا با متیونین محافظت شده در جیره گاوهاي شیري، تفاوتی در مقدار مصرف خوراك و تولید شیر روزانه بین تیمارها مشاهده نکردند.

به هرحال، اثرات متفاوت نوع فرآوري و مکمل سازي منابع پروتئینی و آمینواسید بستگی به سطح مصرف خوراك، ماهیت کربوهیدارت و پروتئین جیره دارد (31). گزارش ها نشان میدهند که با تأمین آمینواسیدهاي محدودکننده در پروتئین قابل متابولیسم وافزایش کارایی پروتئین قابل متابولیسم، کاهش سطح پروتئین عاملی محدودکننده در تولید شیر و ترکیبات آن نخواهد بود (26،5). محققان نتایج مختلفی را در گاوهاي دریافت کننده منابع پروتئین فرآوري شده و عبوري از جمله پروتئین هاي پوشش دار بر روي تولید شیر گزارش کرده اند. نتایج تحقیقات اسکات و همکاران (25) نشان میدهد که تولید شیر تحت تأثیر فرآوري دانه سویا و نیز جایگزینی دانه سویاي فرآوري شده با کنجاله سویا در جیره قرار نگرفت. این نتیجه با نتایج ریکس و همکاران (23) همسو میباشد. چویینارد و همکاران (6) نیز با مصرف سویاي فرآوري شده به صورت اکسترود و برشته شده در مقایسه با سویاي خام، اثري بر تولید شیر مشاهده نکردند.

کاهش سطح پروتئین خام جیره همراه با توازن اسیدهاي آمینه محدودکننده متیونین و لایزین در جیره ها تأثیري بر شیر تولیدي و غلظت ترکیبات شیر نداشت. اما مقدار تولید پروتئین و بازده نیتروژن شیر در تیمار 1 به ترتیب 1/28 کیلوگرم در روز و 33/17 درصد ثبت شد که نسبت به گروه کنترل تفاوت معنی داري را نشان داد (p=0/03)ایفاراگور و همکاران (12(نشان دادند که گاوهاي پر تولید در اوایل شیردهی به 600 تا 650 گرم نیتروژن در روز نیاز دارند (حدود 16 تا 16/5 درصد پروتئین خام)، البته آنها این مقدار از پروتئین خام جیره را در صورت توازن مناسب کربوهیدرات ها و آمینواسیدهاي جیره، مطلوب ارزیابی کردند. نتایج پژوهش هاي انجام شده روي کاهش سطح پروتئین جیره گاوهاي شیرده و اثر آن بر تولید و ترکیبات شیر متفاوت هستند (17،8،7).

به نظر میرسد روزهاي شیردهی گاوهاي آزمایش شده، اختلافات سطح پروتئین خام جیره، نسبتهايRDP/ RUP جیره و سطح تولید حیوان مهمترین عوامل تأثیرگذار بر نتایج این پژوهش ها باشند (8). نسبت لایزین به متیونین در تیمار 1 به سطح سه به یک نزدیک شد و در تیمار 2 سطح متیونین به عنوان اولین اسیدآمینه محدودکننده در جیره نسبت به تیمار 1 افزایش یافت و به دلیل سطح مطلوب این اسیدهاي آمینه، کاهشی در تولید شیر تیمارهاي آزمایشی با کاهش نسبت پروتئین، رخ نداد. به عبارت دیگر زمانی که الگوي مناسبی از اسیدهاي آمینه در اختیار و مطابق با نیاز دام باشد، بازده مصرف پروتئین جیره افزایش یافته و نیاز دام به پروتئین مازاد کاهش مییابد (4،26).

همانگونه که اشاره شد غلظت ترکیبات شیر در بین تیمارهاي مختلف تفاوت معنی داري را نشان نداد، اما تولید ترکیبات شیر از جمله تولید پروتئین براي تیمار 1 به طور معنی داري نسبت به گروه کنترل بیشتر بود (p=0/05)ساساً ثبات درصد پروتئین شیر نسبت به چربی آن بیشتر میباشد. به عبارت دیگر تغییرات درصد پروتئین شیر از طریق تغییر ترکیب جیره، ممکن بوده ولی در مقایسه با چربی شیر میزان این تغییرات کمتر است (12). نشان داده شد که بهبود توازن اسیدهاي آمینه به خصوص متیونین و لایزین در جیره ها میتواند موجب افزایش تولید پروتئین حقیقی و کازئین شیر گردد (21،2).

متیونین نقش مهمی به عنوان اسیدآمینه آغازگر در ساخت پروتئین ایفا میکند (2). از آنجایی که تولید شیر بین تیمارها تفاوت معنی داري نداشت و تولید پروتئین شیر در تیمار 1 بیشتر بوده است، کاهش دفع نیتروژن و درنتیجه افزایش بازده نیتروژن در این گروه از گاوها دور از انتظار نخواهد بود. لاکتوز شیر یکی ازمهمترین عوامل کنترل فشار اسمزي شیر است که نسبت به چربی و پروتئین شیر به میزان کمتري تحت تأثیر تغذیه و سایر عوامل قرار میگیرد، چراکه تغییرات در ساخته شدن لاکتوز با تغییرات در جریان آب به داخل شیر درون پستان همراه است، بنابراین با کاهش یا افزایش مقدار لاکتوز، تولید شیر نیز کاهش یا افزایش می یابد.

چندین مطالعه نشان داده اند که با کاهش سطح پروتئین همراه با بهبود توازن آمینواسیدهاي محدودکننده بازدهی نیتروژن در گاوهاي شیري افزایش می یابد (26،12،4). در جیره هاي معمول با تأمین پروتئین قابل متابولیسم مورد نیاز گاو احتمالاً حیوان با چندین آمینو اسید مازاد مواجه خواهد شد که با این شرایط دام مجبور است مقادیر مازاد آمینواسیدها را طی فرآیند دآمینه کردن به مصارف تولید انرژي در آورد و نیتروژن مازاد در کبد بهشکل اوره درآمده و از طریق ادرار دفع میگردد. در چنین شرایطی نیتروژن پروتئینی کمتري وارد شیر خواهد شد. با بهبود توازن اسیدهاي آمینه ضروري در جیره با تغذیه سطوح مناسب RUP و تأمین آمینواسیدهاي ضروري و محدود کننده سطح آمینواسیدهاي اضافی کاهش خواهد یافت اتلاف آمینواسیدي به حداقل میزان ممکن خواهد رسید؛ در چنین شرایطی بازدهی نیتروژن افزایش می یابد. در توافق با آزمایش حاضر بهبود توازن اسیدهاي آمینه محدود کننده سبب بهبود بازده نیتروژن در شیر میشود (7،5،1).

فراسنجه هاي خونی

نتایج مربوط به فراسنجه هاي بیوشیمیایی خون در جدول 4 ارائه شدهاست. فراسنجه هاي بیوشیمیاي خون شامل گلوکز، نیتروژن اورهاي (BUN)، بتاهیدروکسی بوتیریک اسید (BHBA) و اسیدهاي چرب غیراستریفیه (NEFA) اختلاف معنیداري را در بین تیمارهاي مختلف نشان نداد. همانطور که از نتایج تحقیق حاضر بر میآید فراسنجههاي خونی NEFA، گلوکز، BUN با استفاده از پیش مخلوطهاي تجاري تحت تأثیر قرار نگرفته و اختلاف معنی داري بین تیمارهاي مختلف مشاهده نشد. منبع اصلی گلوکز خون در نشخوارکنندگان پروپیونیک اسید است. نتایج پژوهشهاي مختلف گزارشهاي متفاوتی از تغییرات سطح گلوکز خون در اثر کاهش سطح پروتئین جیره ارائه داده اند. بطوریکه گیالونگو و همکاران (9) گزارش کردند که عوامل مختلفی نظیر وضعیت فیزیولوژیک گاو، روزهاي شیردهی، میزان نشاسته جیره و منابع پروتئین جیره مسوول چنین اختلافاتی در سطح گلوکز خون گاوهاي شیري میباشند.

در واقع گلوکز، بتاهیدروکسی بوتیریک اسید و اسیدهاي چرب غیراستریفیه خون، نمادي از وضعیت انرژي و سوخت و ساز در دام بوده و به عنوان شاخص انرژي در پلاسما به شمار میروند و در زمان آبستنی و شیردهی اهمیت تشخیص پیدا میکنند (28). گزارش ها حاکی از آناست که بین نیتروژن آمونیاکی شکمبه و اوره خون (BUN (ارتباط وجود دارد (10). اصولاً با کاهش نیتروژن آمونیاکی در مایع شکمبه و یا افزایش عبور آن به روده باریک و همچنین با کاهش جذب و عبور آمونیاك از دیواره شکمبه، میزان اوره خون نیز کاهش می یابد. شین و همکاران (27)، گزارش کردند تغذیه اوره و مواد غذایی پروتئینی تجزیه شونده در شکمبه، باعث افزایش غلظت اوره پلاسماي خون می شود. در مطالعه دیگر استفاده از اسید آمینه متیونین و لیزین در تنظیم پروتئین جیره باعث کاهش اوره خون گردید (16). محتواي BHBA در کنار گلوکز و NEFA بیانگر وضعیت متابولیسم انرژي در دام است (28).

بنابراین تغییر در مقادیر این مواد در خون حیوان، نشان از تغییر در متابولیسم و سوخت و ساز انرژي در حیوان است. به طوري که در شرایط فقر غذایی یا اوایل شیردهی، دام بخاطر توازن منفی انرژي، علاوه بر انرژي تأمین شده از جیره غذایی، براي جبران کمبود انرژي مورد نیاز، از چربی ذخیره شده در بافت هاي بدن نیز استفاده میکند. اسیدهاي چرب حاصل از تجزیه تريگلیسیریدها در بافت چربی به داخل خون آزاد میشود که با سوختن و اکسیداسیون آنها در کبد تولید اجسام کتونی از جمله BHBA صورت میگیرد که هر چقدر حیوان بیشتر در معرض تعادل منفی انرژي در اوایل شیردهی باشد میزان این اجسام در نتیجه شکستن و اکسیداسیون اسیدهاي چرب در کبد و جریان آنها به داخل جریان خون بیشتر خواهدبود. البته در نشخوارکنندگان، اکسیداسیون و کتوژنز اسیدهاي چرب (بوتیریک اسید) علاوه بر چربی در بافت اپیتلیوم شکمبه نیز رخ میدهد (22). در آزمایش حاضر نیز با توجه به میزان مناسب گلوکز خون در تیمارهاي استفاده شده از پیش مخلوط تجاري نیاز به انرژي بیشتر براي جبران کمبود انرژي احتمالی از سوي شکستن و اکسیداسیون چربی ها کمتر است که میزان پایین این فراسنجه در تیمارهاي ذکر شده، احتمالاً میتواند مؤید این مطلب باشد.

نتایج این آزمایش نشان داد که کاهش سطح پروتئین جیره همراه با اصلاح توازن اسیدهاي آمینه محدود کننده بهویژه متیونین و لایزین در جیره گاوهاي شیرده در اوایل شیردهی میتواند سبب تحریک مصرف ماده خشک شده و علیرغم کاهش پروتئین جیره ضمن حفظ تولید شیر منجر به افزایش بازده نیتروژن شیر شود، لذا نیتروژن کمتري به محیط زیست دفع خواهد شد.

هادي خورسند¹ ،حمید رضا قلمکاري ²، عباس صانعی ³، رسول رضایی 4 و امیر اکبري 4

 1 دانشجوي دکتري دانشگاه صنعتی اصفهان، کارمند بخش تحقیق و توسعه شرکت سپاهان دانه پارسیان

-2 دکتري دامپزشکی دانشگاه آزاد اسلامی شهرکرد رئیس بخش تحقیق و توسعه شرکت سپاهان دانه پارسیان

-3 دانشجوي دکتري تغذیه طیور دانشگاه علوم تحقیقات تهران، معاون بخش تحقیق و توسعه شرکت سپاهان دانه پارسیان

دکتري تغذیه دام، کارمند بخش تحقیق و توسعه شرکت سپاهان دانه پارسیان (نویسنده مسوول: 4-

تاریخ دریافت: 1398/02/24 تاریخ پذیرش: 1398/08/18

پیام بگذارید